پنجره ای رو به آفتاب

بیژن شهرامی

پنجره ای رو به آفتاب

بیژن شهرامی

از دفتر زمانه فتد نامش از قلم
آن ملتی که مردم صاحب قلم نداشت

طبقه بندی موضوعی

من انیسا هستم...

يكشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۸، ۰۷:۰۳ ب.ظ

به نام خدا

 

شخصیت های قرآنی

 

من انیسا هستم...

بیژن شهرامی

 

دوستان خوبم سلام،من «انیسا»[1] هستم دختر بانویی با ایمان به نام آسیه[2] که قرآن کریم از او به نیکی یاد کرده است.[3]

کاش می شد اسمی از پدرم نبرم اما چه می شود که چاره ای از این کار ندارم. او کسی نیست جز رامسس دوم [4]که شما او را با نام «فرعون» می شناسید.البته این لقب برای پادشاهان مصر قدیم به کار برده می شده است همان طور که «کسری» لقب شاهان ایران و «نعمان» لقب سلاطین منطقه حیره[5] بوده است.

پدرم مثل خیلی از پادشاهان چند همسر داشت که معروف ترین آنها ملکه «نفرتاری»[6]است که رابطه اش با دیگر بانوان قصر تعریفی نداشت آن هم به خاطر این که پدرم او را به عنوان ملکه بر  دیگران برتری می داد و به قول میشل موران[7]و[8] خطاب به او می گفت:«خورشید هر روز صبح برای تو در نوبیا[9] درخشیدن می گیرد!»[10]

این که مادر خداپرستم چگونه برای مدتی ملکه مصر شد و به همسری فردی بی ایمان و قائل به  مقام نیمه خدایی برای خود[11] ، درآمد مطلبی است که شرحش از حوصله این نامه بیرون است اما من معتقدم که خداوند مهربان و دانا  او را سر راه پدرم قرار داد تا مقدمات پیامبری حضرت موسی علیه السلام

فراهم شود.

سال ها قبل از رامسس دوم،فردی به نام «آخناتون»[12] با هدایت حضرت یوزارسیف[13] یکتاپرستی را در

مصر رایج کرد و درب معابد خدای خیالی مصری ها یعنی "آمون" را تخته کرد اما افسوس که پدرم دوباره بت پرستی را رواج داد و این بار خداوند متعال حضرت موسی علیه السلام را برای پایان دادن به این وضع اسف انگیز برانگیخت.

مادرم همان طور که گفتم خداپرست بود و در حد توان خود از یکتاپرستان مصر حمایت می کرد البته به شکلی پنهانی و دور از چشم فرعون.او در خلوت خود و حتی وقت جان دادن، با خالق یکتا راز و نیاز می کرد و می گفت:«پروردگارا! خانه ای برای من نزد خودت در بهشت بساز  و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش!»[14]

آری مادرم در قصر فرعون دلتنگ و تنها بود و آرزو داشت یک روز از آنجا نجات پیدا کند که سرانجام با شهادتش به تنمایش دست یافت.

خوب است بدانید که مادرم صاحب فرزند پسر نمی شد و همین بهانه ای بود تا با دیدن سبدی که حضرت موسی علیه السلام در آن بر نیل شناور بود از رامسس بخواهد نوزاد داخلش را به فرزندی بپذیرد.پدرم که پیشتر خواب بدی دیده بود و به بهانه آن نوزادان را برای در امان ماندن از خطر احتمالی می کشت مخالفت می کند اما با اصرار مادرم راضی می شود تا حضرت موسی به خواست پروردگار از نیل به قصر راه پیدا کند.

ناگفته نماند که خدا من را پیش از آن به پدر و مادرم داده بود،البته  ناتوان و بیمار  که  مادرم  با مشاهده آثار نبوت در حضرت موسی با تبرک جستن به او شفایم را از خدا دریافت نمود.[15]و[16]

مادرم تا زمان پیامبری حضرت موسی علیه السلام و پیروزی بر جادوگران زنده بود و هنگامی که خیالش از آسیب ندیدن او راحت شد ایمانش را آشکار کرد تا مردم دست از بت پرستی و پیروی از فرعون بردارند  و همین سبب خشم فرعون و صدور دستور شهادتش شد.

مادرم با شهادت به آرزویش رسید و حالا در خانه بهشتی اش به همه انسان های با ایمان افتخار می کند.بی شک او خوش حال است از این که پروردگارش او را برای اهل ایمان مثال زده[17] و بعد از بانوانی بزرگ مثل حضرت زهرا،حضرت خدیجه و حضرت مریم گرامی داشته است.[18]

و سخن آخر این دو بیت در وصف مادرم است:

دامنش از شرک آلوده نبود               سنگ و چوب و شاه را بنده نبود

همسر فرعون و ایمان داشتن!    این مهم والله که ساده نبود[19]



[1] - سیمای زنان در قرآن ، ص108

[2] - آسیه دختریکی از نوادگان حضرت یعقوب به نام «مزاحم» است،بعضی او را ملکه آمنیا دانسته اند.(ویکی فقه)

[3] - قصص/9 و تحریم/11

[4] - رامسس دوم پسر ستی یکم نوزدهمین پادشاه مصر باستان است.او معاصر با حضرت موسی علیه السلام بوده است.

[5] - شهری قدیمی در مجاورت نجف کنونی

[6] - Nefertari

[7] - Michelle Moran

[8] - میشل موران مؤلف کتاب"نفرتاری،ملکه آفتاب است که خانم بهاره پاریاب آن را ترجمه کرده است.

[9] - شهری که در جنوب سوریه امروزی قرار داشت و ان زمان تحت سلطه فرعون بود.

[10] - نفرتاری،ملکه آفتاب

[11] - در مصر باستان پادشاهانی که بیش از سی سال پادشاهی می کردند برای خود مقام نیمه خدایی قائل می شدند!

[12] - او ابتدا آمون پرست بود و آمنهوتپ چهارم نام داشت اما با ایمان آوردن به حضرت یوسف علیه السلام نام خود را به آخناتون تغییر داد.

[13] - حضرت یوسف علیه السلام

[14] - تحریم/11

[15] - سیمای زنان در قرآن ، ص108

[16] - در بعضی منابع آمده است که کاهنان دربار درمان دختر فرعون را در گرو آمدن شخصی از نیل دانستند که آب دهانش شفابخش خواهد بود.

[17] -تحریم/11

[18] - حضرت محمد می فرماید : بهشت مشتاق دیدار این چهار زن است، مریم دختر عمران ، آسیه دختر مزاحم ، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد.(تفسیر الصافی،ج5،ص198)

[19] - بیژن شهرامی


  • بیژن شهرامی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی