پنجره ای رو به آفتاب

بیژن شهرامی

پنجره ای رو به آفتاب

بیژن شهرامی

از دفتر زمانه فتد نامش از قلم
آن ملتی که مردم صاحب قلم نداشت

طبقه بندی موضوعی

سیره خوبان54

جمعه, ۲۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۳۳ ق.ظ

آیت الله حق شناس من برای کاربه یکی از بازار های تهران رفتم و گفتم که میخواهم شاگردی کنم
اوستا و یا صاحب کار گفت من به شما ماهیانه فقط ۱۱ تومن مزد میدهم ایشان فرمودند من هم سریع گفتم نه من ۲ تومن کمتر میگیرم از شما به جایش بگذارید نماز اول وقت بروم مسجد نمازم را بخوانم
ایشان میگفت صاحبکارم تعجب کرد و گفت همه میگویند من بیشتر میخواهم تو اولین نفری هستی که میگویی من کمتر میخواهم و بخاطر نماز
ایشان به دو چیز خیلی تاکید داشت ۱_نماز اول وقت ۲_احترام به والدین
و ایشان همیشه آخر مجالس موعظه را مزین میفرمودند به ذکر اهل بیت (علیهما السلام) و خیلی هم به حضرت علی اصغر(ع) ارادت داشتند

  • بیژن شهرامی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی