پنجره ای رو به آفتاب

بیژن شهرامی

پنجره ای رو به آفتاب

بیژن شهرامی

از دفتر زمانه فتد نامش از قلم
آن ملتی که مردم صاحب قلم نداشت

طبقه بندی موضوعی

افسانه مبارز

يكشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۸، ۰۸:۴۳ ب.ظ

به نام خدا

نقد و بررسی انیمیشن «افسانه مبارز»[1]

بیژن شهرامی

کارتونی مهیج با کلید واژه های:هنر رزمی کونگ فو،قبیله آتش،حیوانات آدم نما و قبرستان یخی،

اثری که ما را به گذشته های دور کشور چین می برد و در اوج اتفاقاتش غافلگیرمان می کند،

فیلمی از جنس بیم و امید،

                                               انیمیشن افسانه مبارز.

هنرهای رزمی شمشیر دو لبه ای هستند که در دسترس انسان است هم می توان با آن پهلوانی کرد و دستگیر افتادگان و مظلومان بود و هم می توان با آن طراری کرد و راهزن جان و مال همنوعان خود شد.

دغدغه سوء استفاده از قدرت خواه هنرهای رزمی و خواه غیر آن تنها اختصاص به جامعه ما ندارد.با ریز شدن در فرهنگ دیگر ملل هم می توان این دل مشغولی را به نظاره نشست.

در آسیای جنوب شرقی هنرهای رزمی فراوانی وجود دارد از جمله کونگ فو [2]که طرفداران بی شماری دارد و دامنه آن به دیگر سرزمین ها نیز کشیده شده است.[3]

تقابل یک کونگ فو کار شریف با فردی خبیث که این هنر را به پلیدی آغشته است الهام بخش کارگردانان چینی آقایان یوآن[4] و داک[5] در تولید انیمیشن افسانه[6] مبارز شده است.

  • انیمیشن در سال 2015 میلادی در کشور چین و به صورت دو بعدی رایانه ای  تولید شده است و مخاطب آن نیز نوجوانان هستند.

  • انیمیشن حدود 90 دقیقه است و در ردیف آثار سینمایی شرق آسیا تماشاگران بسیاری در گوشه و کنار دنیا داشته است.

  • قهرمان انیمیشن خرگوشی سفید[7] و انسان نما به اسم "توو" است که در مدرسه هنرهای رزمی "ببر" مشغول یادگیری کونگ فو است اما علیرغم کامل نبودن مهارتها ناچار است با افرادی که مزاحم جان و مال مردم هستند و بعضاً از این هنر رزمی نیز سوء استفاده می کنند درگیر شود.او شاگرد استاد بزرگ است که در انیمیشن به تصویر کشیده نمی شود.

  • انیمیشن از آنجا شروع می شود که توو در میان ابراز احساسات رهگذران از دستبرد یک گاو وحشی[8] و همدستانش به یک مرکز عمومی باخبر می شود او که نمی تواند شاهد چپاول اموال مردم باشد با وی درگیر می شود و طی ماجراهایی هیجان انگیز موفق به شکست دادنش می شود.

  • در بخشی از صحنه نبرد،توو کم می آورد و می گریزد تا فرصتی برای شکست دشمن بیابد.این آموزه مهمی است که شکست می تواند پل پیروزی باشد.

  • از همان ابتدای شروع نمایش می توان اهتمام سازندگان انیمیشن به معرفی پیشینه فرهنگی و اجتماعی سرزمین شان را دید.آن گونه که با دیدن چند دقیقه ای از بخش آغازین فیلم می توان خود را در چین قدیم احساس کرد با همان چراغ های دلفریب و درهم آمیختگی رنگ و نور،دوره گردهایی با کلاهای مخصوص و چوب هایی بر دوش که دو ظرف به ریسمان های آویخته از دو سویش وصل اند،خانه های چوبی با سقف های سه گوش مخصوص و...

  • توو در ادامه گذرش به جنگل می افتد و در آن جا ناخواسته به محل مبارزه گوزنی پیر با مهاجمی به ظاهر شرور راه پیدا می کند که با بهره گیری از هنرهای رزمی درصدد از بین بردن طرف مقابلش است.او که گوزن سالمند را مظلوم می یابد به یاریش می شتابد و او را پس از نجات دادن به خانه اش می آورد و مورد درمان قرار می دهد تا به هوش بیاید و از خود بگوید.

  • گوزن پیر "فرمانده جان" نام دارد و طبق گفته خودش رئیس قبیله "آتش" است و علت درگیریش با فرد مهاجم آن است که می خواسته جانشین او شود.

  • یکی از اعضای مدرسه که در غیاب مدیر پنی[9] مراقب خرگوش است تا از تمرین هایش باز نماند گفت و گوی او با جان را برنمی تابد و با ورود به اتاق بحث را نیمه تمام می گذارد.استدلال او این است که می خواهیم برای مربی بزرگ جشن تولد بگیریم و حالا عذر غریبه ها را می خواهیم.

  • جان بیمار قصد ترک مدرسه را دارد اما هم نمی تواند و هم توو  اجازه نمی دهد چون معتقد است ما باید رحم و عدالت داشته باشیم.

  • "عدالت" آن قدر ارزشمند است که تذکردادن آن به هم در این انیمیشن بسیار تأثیر گذار است.

  • در ادامه دختری گربه ای به نام "لانگ" با شمشیر آتش بار و نیرویی خارق العاده از راه می رسد که ظاهراً قصد کشتن فرمانده جان را دارد.

  • با آمدن او ترقه های کنار گذاشته شده برای جشن به شکلی مبهم آتش می گیرند و مدرسه و خانه های اطرافش را طعمه خود می سازند که احتمالاً کار گربه مهاجم است.

  • لانگ بعد از قتل پدرش سرگروه قبیله "هوو" است که الماسی آبی رنگ به نام گنجینه آتش را در معبدی کوهستانی نگهداری می کنند.آن طور که فرمانده جان مدعی است این الماس به سرقت رفته  و اگر نیروی پنهان در ان به دست لانگ و سربازانش بیفتد جهان روی آرامش را به خود نخواهد دید.

  • «قبل از این که جو گیر بشی فکر کن!»

    این جمله ای است که خرگوش کوچک به توو می گوید چرا که اعلام کرده حاضر است به جای فرمانده جان بیمار و سالمند به جنگ لانگ برود.این کار هم می تواند منصرف کردن دیگران از کار خوب تلقی شود و هم زود اعتماد نکردن به غریبه ها.

    سخنان خرگوش در جواب وی شنیدنی است:«من باید از نیرویی که خدا در بازوانم قرار داده در راه مبارزه با اشرار که امنیت جهان را به خطر می اندازند استفاده کنم.»

  • توو به همراه پنی (مربی مدرسه) و نیز دستیارش آماده رفتن می شوند و ابزارهای لازم را هم برای این کار برمی دارند آن ها مجبورند راهی طولانی و سخت را در دل دره ها و صخره ها بپیمایند.

  • قلعه ای که گنجینه آتش در آن نگهداری می شود در تصرف گربه ها و بر روی کوهی ساخته شده که دست نایافتنی می یابد اما چاره ای نیست که باید راهی برای نفوذ به آن پیدا نمود.

  • نداشتن غرور و خود پسندی ویژگی همیشگی توو است که مشورت کردن با اطرافیان هر چند کم سن و سال و کم تجربه برایش پسندیده است.

  • کمک گرفتن از ابزارهای ساده و غیر جنگی(مثل ماهیتابه!) برای نبرد با دشمن نکته جالب دیگری است که در انیمیشن به آن برمی خوریم و این بدان معنی است که با دست خالی و امکانات ساده هم می توان جلوی دشمن ایستاد و سد راه او شد.

  • برای رسیدن به گنجینه آتش باید از گذرگاه پنهان عبور کرد که این امر میسر نمی شود مگر با کمک گرفتن از مهارتهای رزمی کونگ فو.

  • توو و همراهانش با تحمل دردسرهای فراوان بالاخره خود را به محل نگهداری کریستال می رسانند اما سر رسیدن همزمان لانگ و فرمانده جان به یک باره معادلاتی جدید و غیر قابل تصور را رقم می زند .

  • این که سرانجام این کشمکش چه خواهد شد و کریستال اسرار آمیز نصیب چه کسی خواهد شد مطلبی است که إن شاء الله با تماشایش متوجهش خواهید شد.

    در ادامه ذکر یکی دو نکته لازم است و آن این که:

  • فرماندهان بزرگ هم گاهی کم می آورند و این وظیفه اطرافیان است که او را در این لحظات حساس تنها نگذارند تا نیروی از دست رفته را بازیابد و به حربگاه برگردد.

  • برخی از شاگردان ممکن است لیاقت دریافت مهارتهای رزمی را نداشته باشند.مربی اگر به این نتیجه رسید نباید دست به ریسک بزند هم چنان که توو متوجه می شود نباید مهارتهای کونگ فو را به یکی از نقش آفرینان انیمیشن یاد می داد.

  • دستور دادن کوچکترها به بزرگترها و نیز خالی از نزاکت بودن آن در چند جای انیمیشن دیده می شود که محل تأمل است.

  • نشان داده نشدن مربی بزرگ خود پرسش برانگیز است.

  • جستن نیروهای فوق العاده در کریستال جادویی و مانند آن یا طلب کردن آن از درون خود نکته دیگری است که احتمالاً این انیمیشن بدان خواهد پرداخت.به قول میرزا حبیب خراسانی:

    گوهر خود را هویدا  کن  کمال  این  است  و بس

    خویش را در خویش پیدا کن کمال این است و بس

  • لزوم دشمن شناسی مطلب دیگری است که به خوبی از این اثر استفاده می شود و این که نقاب تزویر عاقبت فروافتادنی است.

  • و نکته آخر این که شکست ظلم و ستم حتمی است اگر چه ممکن است قدری دیر یا زود داشته باشد.

    چراغ ظلم ظالم تا ابد هرگز نمی سوزد

    اگر سوزد شبی سوزد شب دیگر نمی سوزد



[1] -LEGEND of RABBIT

[2] - «تمرین کونگ‌فو» در اصل به معنی تمرین یک رشته رزمی نبوده است بلکه به فرایند کلی تمرینات بدنی و ذهنی یک شخص و آموزش‌ها و تکامل مهارت‌های او اشاره داشته است. حالا این مهارت ممکن است در زمینه یک هنر رزمی باشد یا هر مهارت دیگری در رشته های هنری، علمی و فنی مختلف.

[3] - از سبک های ایرانی کونگ فو می توان به کونگ فو پرتوآ ، کونگ فو توآ و کونگ فو گرات سان اشاره کرد.

[4] - Ma Yuan

[5] - Dong Dake

 

 

[7] - مردم چین در قدیم الایام معتقد بودند که یک خرگوش در کره ماه زندگی می کند . آنها می گفتند که قادرند این خرگوش را در زمان درخشش هلال کامل ماه رویت کنند!در شجره نامه خدایان چین، الهه ارشدی به نام  وآن مونیان نیان وجود دارد . این  الهه مسئول عمر طولانی است زیرا اکسیری ساخت که اگر انسانی بخورد ، عمری جاودان می یابد و هرگز پیر نمی شود . طبق افسانه های چینی ، خرگوش در خدمت این الهه است . به این دلیل چینی های باستان بر این باور بودند که خرگوش ها عمر طولانی دارند . امروزه هم بر این باور هستند که سال خرگوش نمادی از طول عمر و سلامت تن است .از ضرب المثل های چینی نیز می توان دریافت که خرگوش از قدیم الایام برای مردم این کشور نمادی از مقاومت ، زیرکی و باهوشی بوده است . ضرب المثل "دونگ رو تو تو " به کسی اطلاق می شود که شکست ناپذیر است .

و ضرب المثل "جیائو تو سانکو" این معنا را به ذهن می دهد که خرگوش همیشه چند حفره در زمین ایجاد می کند تا هیچ شکارچی نتواند ردش را پیدا کند .

[8] - گاو در افسانه های چینی صاحب ساعات نیمه شب است(نمادها و سال چینی،ص34) به همین خاطر سازندگان فیلم صحنه برخورد گاو وحشی با خرگوش داستان را در شب به تصویر کشیده اند.

[9]-Penny


  • بیژن شهرامی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی