پنجره ای رو به آفتاب

بیژن شهرامی

پنجره ای رو به آفتاب

بیژن شهرامی

از دفتر زمانه فتد نامش از قلم
آن ملتی که مردم صاحب قلم نداشت

طبقه بندی موضوعی

آن سوی پرچین

يكشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۸، ۰۸:۴۰ ب.ظ

به نام خداوند جان و خرد

 

نیم نگاهی به انیمیشن آن سوی پرچین[1]

 

در بین افسانه هایی که به ازوپ[2] منسوب هستند حکایت موش شهری و موش روستایی درخشش و جذابیت خاصی دارد که در دنیای پر غوغای امروز بهتر قابل درک است.در این افسانه می خوانیم که موشی روستایی به دعوت دوستش روانه شهر می شود تا آن بهشت شدادساز را از نزدیک ببیند و از زندگی در آن لذت ببرد.او ابتدا محو ذرق و برق شهر می شود اما وقتی می بیند در کنار آن همه غذا و آن همه عیش و نوش ترس از گربه و مانند آن وجود دارد به این نتیجه می رسد که زندگی ساده در آبادی صدها بار بهتر از گذراندن عمر در شهر است به همین خاطر عطای شهر را به لقایش می بخشد و به روستا برمی گردد.

در انیمیشنی که در این شماره قصد پرداختن به آن را داریم با داستانی که بی شباهت به افسانه پیش گفته نیست روبه رو هستیم:

  • آرجی[3] که برای رسیدن به هدف خود از بومرنگ هم استفاده کرده و نتیجه ای نگرفته است به ناگاه متوجه غاری می شود که محل زندگی وینسنت[4] (خرس داستان) و انبار احتمالی مواد خوراکی اوست.

  • راکون گرسنه با صعود از صخره وارد غار می شود اما درست موقعی که از یافتن چند بسته خوراکی خوش حال می شود چشمش به انبوهی از خوراکی که در ته غار و پشت سر خرس خفته انباشته است رو به رو می شود.

  • دیگ طمع آرجی خیلی زود به جوش می آید جوری که تصمیم می گیرد دور از چشم خرس همه خوراکی ها را به پایین منتقل کند اما درست زمانی که به نظر می رسد در کارش موفق شده با بیداری و حمله خرس دست به گریبان می شود.

  • در جریان تعقیب و گریز خرس و راکون سبد حاوی مواد غذایی از کوه پایین می افتد و زیر چرخ های کامیونی که از جاده رو به روی کوه می گذرد از بین می رود تا خرس عصبانی درصدد خوردن دزد فسقلی غارش بربیاید.

  • آرجی خود را از چنگ وینسنت نجات می دهد البته با دادن تعهد برگرداندن همه چیزهایی که از بین برده است.

  • راکون نگون بخت داستان ما برای پر کردن سبد از بین رفته خرس راهی شهری که همان نزدیکی است می شود اما قبل از ورود به آن با حیواناتی آشنا می شود که تازه از خواب زمستانی برخاسته اند و بی خبر از جایگزینی بخش اعظم جنگلشان با سیمان و بتن درصدد یافتن غذا و رفع گرسنگیشان هستند.

  • آخرین بازماندگان جنگل چند جوجه تیغی و موش صحرایی هستند به اضافه ورد که - لاک پشتی دانا است-  و سنجاب و سموری زبل که در ادامه آرجی درصدد به کارگیری آنان برای پر کردن گاری خالی از غذای خرس برمی آید.

  • ورد دانا به نمایندگی از دوستانش از شمشادهایی که مثل دیوار شهر را از باقی مانده جنگل جدا کرده است می گذرد و پا به فضایی متفاوت می گذارد که با اتفاقات مهیج و خنده داری همراه است.او در بازگشت از عجیب و غریب بودن دنیای آن سمت پرچین می گوید و این که به دلیل از بین رفتن درختان بلوط و تمشک های وحشی احتمالاً جمع آوری غذای زمستانی با مشکل همراه است

  • آرجی در این قسمت از انیمیشن سراغ بازماندگان جنگل می آید و با نشان دادن نقشه از ساخته شدن شهر و نابودی درختان می گوید و این که اگر به حرف های او گوش دهند می توانند غذاهایی را بخورند که اصلاً تصورش را هم نمی کنند.البته هشدار و مخالفت لاک پشت حرف های او را بی اثر می کند تا این که او با دادن چیپس به حیوانات گرسنه پای آنها را به شهر باز می کند...

  • انیمیشن اثری کمدی و محصول سال 2006 کمپانی دریم ورکز[5] ایالات متحده آمریکا است، کارگردانی آن را هم آقای تیم جانسون[6] بر عهده داشته است.

  • انیمیشن گاه نکات هشدار دهنده ای را مطرح می کند مثلاً وقتی حیوانات با دیدن اتوموبیل از آرجی می پرسند:« این چیه؟»می شنوند که:«آدما سوارش می شن چون رفته رفته دارن توانایی راه رفتنشون رو از دست می دن!»یا وقتی می پرسند:« گنجایشش چند نفره؟» می شنوند:«یک نفر!»

  • دستبرد زدن در انیمیشن عاقبت خوبی ندارد چرا که باعث نجات آرجی از دست خرس خشن نمی شود.

  • سوء استفاده از دیگران برای رسیدن به اهداف خود هم عاقبت خوشی ندارد و همان طور که ماه همیشه پشت ابر نمی ماند دیر یا زود سوء اسفاده کننده دستش برای اطرافیان رو می شود همان طور که دست آرجی باز شد.

  • توبه و تلاش برای جبران اشتباه آموزه دیگری است که در این انیمیشن مورد توجه است:آرجی برمی گردد و برای نجات دوستانش دست به کار می شود.

  • در انتهای انیمیشن حیوانات جنگل باز به فکر اندوختن غذا برای زمستان می افتند البته نه از راه دزدی بلکه از راه شرافتمندانه ای که هر سال انجام می داده اند:جست و جو در جنگل و جمع آوری گردو و...

  • از دیگر پیام های ارزنده انیمیشن مقدس بودن نهاد خانواده است و این که اعضای خود را در برابر مشکلات حفظ می کند.آرجی که به واسطه محروم بودن از این نعمت خود و دیگران را به دردسر انداخته است در پایان جذب یک خانواده می شود.

  • انیمیشن در کنار نقاط قوت خود ضعف هایی نیز دارد از جمله:

  • حیوان ستیز دانستن همه انسان ها و چشم بستن بر افرادی که دیگر شکل های حیات اعم از جانوری و گیاهی  را دوست دارند و برای نجات آنها تلاش می کنند.

  • تمرکز زیاده از حد مواد بر غذایی کم ارزش مثل چیپس و دیگر فست فودها

  • نوع تعامل راسو و گربه خانگی(که متناسب با فرهنگ ما نیست)



[1] -OVER THE HEDGE

[2] - ازوپ یا ایزوپ نام برده ای از اهالی شهر سارد(واقع در غرب ترکیه امروزی)است که در زمان کوروش هخامنشی می زیسته و نویسنده حاکیت های کوتاه بسیاری بوده است.بعضی از مورخان او را همان لقمان حکیم دانسته اند.

[3] -AJ

[4] -Vincent

[5] -DreamWorks Animation

[6] -Tim Johnson


  • بیژن شهرامی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی