پنجره ای رو به آفتاب

بیژن شهرامی

پنجره ای رو به آفتاب

بیژن شهرامی

از دفتر زمانه فتد نامش از قلم
آن ملتی که مردم صاحب قلم نداشت

طبقه بندی موضوعی

به نام خداوند جان و خرد

 

معرفی و نقد انیمیشن بره ناقلا[1]

 

بیژن شهرامی

شهر،شهرفرنگه از همه رنگه، خوب تماشا کن.بنشین سیاحت کن...اینجا رو که می‌بینی فرنگستونه. خیابونای این شهر فرنگ از این سر تا اون سرش و حتی رو پلهاشم سنگفرشه. چراغای نفتی شهر هم همه شب روشنه تا خودِ صبح ...

شهر شهر فرنگه،از همه رنگه...

 

در گذشته شهر را با غوغا و هیاهویش می شناختند و جاذبه هایی پر زرق و برق که اهالی ساده و باصفای آبادی را به سمت خود می کشاند.

البته مهمانان شهر چند ساعتی بیشتر مفتون و شیفته نمی ماندند چرا که در زیر پوست آن چیزهایی می دیدند که خلاف تصورشان بود.

این مهم در گذشته دستمایه خلق حکایت ها و اشعار متعددی شده است از جمله حکایت موش شهری و موش روستایی همان طور که در زمان ما به تولید انیمیشن هایی جذاب و تماشایی منجر شده است.

یکی از کارتون های مورد اشاره انیمیشن بره ناقلا در شهر است که در این نوشتار نیم نگاهی به آن خواهیم داشت:

  • در سال 2007میلادی هنرمندی انگلیسی به نام آردمن به فکر تهیه انیمیشنی به نام بره ناقلا برای یکی از شبکه های تلویزیونی کشورش[2] افتاد بی آن که بداند خیلی زود با اقبال عمومی رو به رو  خواهد شد.

  •  تولید انیمیشن بره ناقلا با تولید قسمت های جدید ادامه یافت تا این که در سال 2015 میلادی مؤسسه آردمن ایده تهیه نسخه ای بلند و سینمایی از آن را با به کارگیری دو انیماتور برجسته به نام های مارک برتون[3] و ریچارد استارزاک[4] محقق سازد.

  • انیمیشن در ژانر کمدی ماجراجویانه و به شکل صامت و استاپ موشن عروسکی[5] تولید شده است.

  • داستان انیمیشن 85 دقیقه ای از آنجا شروع می شود که یک گوسفند کنجکاو ،باهوش و پر جنب و جوش به نام «شان» به فکر می افتد گله ای از همنوعان خود را از مزرعه آرام و ساکتی که در آن به سر می برند به شهر ببرد و بازگرداند.او همان گوسفند سیاه چرده و سپیدپشمی است که در انیمیشن های قبلی خوش درخشیده و به عنوان ستاره ای سینمایی نگاه مخاطبان را متوجه خود ساخته است.

  • هدف شان از بردن گوسفندها به شهر پیدا کردن صاحب اصلی مزرعه است که به وسیله فردی شرور از کشتزارش رانده شده و حالا در کسوت آرایشگری به فعالیت مشغول است.او به دلیل ضربه ای که به مغزش وارد شده فقط برشی از گذشته را به یاد می آورد به همین خاطر وقتی که موی سر مشتریان را با پشم گوسفندان اشتباه می گیرد نباید تعجب کرد!

  • اشتباه گرفتن موی مشتریان با پشم گوسفندان به جای آن که مرد مزرعه دار را به زحمت بیندازد باعث شهرت و گرمی بازارش می شود چرا که مراجعان او را مبدع یک مد جدید تلقی می کنند!

  • شان و سگه گله در شهر دستگیر می شوند اما با ترفندهایی خنده دار می گریزند و خود را به محل کار مرد مزرعه دار(آرایشگر فعلی) می رسانند ولی چه فایده که او چیزی از گذشته را به یاد ندارد.

  • شان و دوستانش دلشکسته می شوند اما از پای نمی نشینند و تصمیم می گیرند نیمه شب که همه خواب هستند او را بردارند و به مزرعه ببرند تا با دیدن آنجا گذشته را به یاد بیاورد...

  • نقش آفرینان اصلی  انیمیشن گوسفندهایی سر به زیر و خجالتی با کارهایی بعضاً احمقانه هستند و این در حالی است که انسان ها هم در کنار آنها حضور دارند.

  • «شان» در طول انیمیشن سعی در اجرای ایده های جالب و منحصر به فرد خود دارد اما هربار به دلیل حماقت دیگر گوسفندها ناکام می ماند که این ناکامی صحنه هایی دیدنی و خنده دار را خلق کرده است.

  • از جمله قسمت های جالب و جذاب انیمیشن می توان به اپیزودی اشاره کرد که در آن گذر سگ گله به بیمارستان می افتد.او برای آن که شناخته نشود لباس یکی از جراحان را می پوشد و به اتاق عمل می رود.در آنجا هم قرار است دست به تیغ ببرد اما درست در آخرین لحظه چشمش به اسکلتی که در گوشه اتاق می افتد،اختیارش را از کف می دهد و با لب و لوچه ای به آب نشسته به یکی از استخوان های آن حمله می برد و...

  • یکی دیگر از صحنه های پرمعنا و خنده دار مربوط به حضور «شان» و دوستانش - که حالا خود را به شکل و شمایل انسان ها درآورده اند - در رستوران است و تقلید از رفتار دیگر حاضران خواه رفتار های عادی و خواه رفتارهای اشتباه آنان.

  • اپیزود رستوران تلنگری است به بینندگان که تقلید کورکورانه از رفتار دیگران گاه چه قدر مسخره است(مثل دسته جمعی آروغ زدن به صرف این که مشتری نشسته در پشت میز رو به رو که فردی متشخص به نظر می رسد این کار را کرده است و...)

  • تضاد موجود در بین شخصیت های انیمیشن،خوش ساخت بودن عناصر و داستان های فرعی به جذابیت اثر کمک شایانی کرده است.

  • صامت بودن اثر سازندگان را وداشته است که تمرکز بیشتری بر علائم ، نشانه‌ها، حرکات خاص و بانمک شخصیت‌های مجموعه داشته باشند و بکوشند خاطره طنزآفرین های صامتی مثل چاری چاپلین را در خاطره ها تداعی نمایند.

  • صامت بودن اثر این فایده را هم دارد که نیاز به ترجمه به زبان های مختلف را ندارد و همان نسخه اصلی قابل اکران در همه جای دنیا است.

  • انیمیشن عاری از نکته های غیر اخلاقی است الا صحنه های مربوط به دستبرد زدن گوسفندها به لباس فروشی،میوه فروشی و یا ورود بی اجازه به بیمارستان.

  • موسیقی‌ متن انیمیشن به فضای کلی قصه در نمایاندن احساسات شخصیت‌های حیوانی و انسانی مجموعه کمک می کند و برای کسانی که بخش های قبلی اثر را دیده اند آشنا و خاطره انگیز است.

  • باوراندن این مطلب به بینندگان که یک گوسفند باهوش باشد و هدایت یک گروه را در دست بگیرد برای سازندگان انیمیشن کار ساده ای نبوده است اما حالا که به اتکای فیلمنامه قوی و کارگردانی ماهرانه از عهده آن برآمده اند با طرحی نو و خنده دار رو به رو هستیم که مخاطبان کودک و نوجوان را پای خود میخکوب می کند.

  •  از آموزه های ارزشمندی که در لا به لای داستان خنده دار انیمیشن خوش می درخشند می توان به ظلم ستیزی اشاره کرد و نیز وفادار بودن به اشخاصی مانند صاحب مزرعه که به ناحق از جالیزش رانده شده است.

  • انتقاد از پیروی کورکورانه از مدهای عجیب و غریب و من درآوردی نکته مهمی است که در صحنه اشتباه گرفتن موی سر مشتریان با پشم گوسفندان مورد توجه قرار گرفته است.

  • بره ناقلا و دوستانش نهایتاً به روستا و مزرعه ای که بدان تعلق دارند بازمی گردند و شهر را با تمام زرق و برق ها و شلوغیش رها می کنند تا این آموزه را فریاد بزنند که یک ده آباد به از صد شهر خراب!



[1] - Shaun the Sheep

[2] - CBBC

[3] - Mark Burton

[4] - Richard Starzak

[5] - استاپ موشن ( انیمیشن ایست حرکتی) یکی از تکنیکهای ساخت انیمیشن است که در آن با استفاده از فیلمبرداری فریم به فریم اشیاء فیزیکی را به حرکت در می آورند. بدین ترتیب که شیء مورد نظر را کمی جابجا کرده و عکسبرداری می کنند و سپس کمی دیگر آن را جابجا کرده و دوباره عکسبرداری می کنند و این کار را ادامه می دهند و در نهایت وقتی این عکسها پشت سر هم به نمایش در می آیند اینگونه به نظر می رسد که آن شیء در حال حرکت است. معمولاً برای سهولت شکل دادن به اشیاء و کاراکترها از گل رس یا خمیر استفاده می شود که به این نوع از استاپ موشن، اصطلاحاً انیمیشن خمیری یا "کلیمیشن" (Claymation) گفته می شود.(تورج سلحشور)


  • بیژن شهرامی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی