پنجره ای رو به آفتاب

بیژن شهرامی

پنجره ای رو به آفتاب

بیژن شهرامی

از دفتر زمانه فتد نامش از قلم
آن ملتی که مردم صاحب قلم نداشت

طبقه بندی موضوعی

سیره خوبان52

پنجشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۳۷ ق.ظ

– در روحیه‏ آیت الله سید عباس مهری ذره‏ای خودخواهی یافت نمی‏شد و برای اینکه با این روحیه مبارزه کند ریاضتهای عجیبی داشت. گاهی در گاری سه‏چرخه سوار می‏شود و به مسجد می‏رفت. محال بود بر کسی بگذرد و به او سلام نکند، حتی اگر بچه خردسالی بود. در مجلسی که وارد می‏شد، هر جا که خالی بود می‏نشست و هیچ گاه مقید نبود که در صدر مجلس یا اطراف آن بنشیند. اگر در بحث‏با بعضی از روحانیون، احساس می‏کرد طرف از ادامه بحث‏یا پاسخ به سؤال درمانده شده است، فوری بحث را عوض می‏کرد و نمی‏گذاشت‏حاضران متوجه ضعف طرف مقابل شوند.

– همیشه در کارهای اساسی با دیگران مشورت می‏کرد و برای اینکه به فرزندانش احترام بگذارد – چه در جمع و چه خصوصی – با آنها به مشورت می‏پرداخت و اگر رای آنها مورد قبول قرار نمی‏گرفت‏با استدلال آنها را قانع می‏نمود.

– همیشه در پی استدلال و برهان بود لذا به فرزندانش توصیه می‏فرمود: «شما فکر نکنید که چون پدر و مادرتان شیعه‏اند، باید شیعه باشید. بروید کتاب بخوانید، مطالعه کنید و خودتان با دلیل و برهان، حق را دریابید … .

– به مظاهر اسلامی خیلی اهمیت می‏داد. حتی در لباس، مسکن و غذا، مسائل اسلامی را رعایت می‏نمود

  • بیژن شهرامی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی