پنجره ای رو به آفتاب

بیژن شهرامی

پنجره ای رو به آفتاب

بیژن شهرامی

از دفتر زمانه فتد نامش از قلم
آن ملتی که مردم صاحب قلم نداشت

طبقه بندی موضوعی

مسئولیت

يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۱۹ ب.ظ

آیت الله قرهی:

سرهنگ بختیاری که خدا رحمتش کند، از بچّه‌های جبهه بود. ایشان خودش برای من و اخویشان تعریف می‌کرد و می‌گفت: من در کمیته مسئولیتی داشتم که باید فیلم‌های ویدئویی (آن موقع سی دی نبود) مبتذل را بررسی می‌کردیم. در ابتدا تنفّر داشتم، بعد کم کم دیدم دارد خوشم می‌آید. به همین علّت اصلاً آن مسئولیّت را‌‌ رها کردم. هر چه کردند که ما بهتر از شما نداریم و...، قبول نکردم و گفتم: آقا! می‌خواهید من را بیچاره کنید؟! من خودم دارم می‌فهمم که مثل اینکه دیگر بدم نمی‌آید نگاه کنم، در حالی که آن اوایل حالم به هم می‌خورد و با بغض می‌گفتم: چه کثافت هستند و...، برای همین دیگر نمی‌خواهم این مسئولیّت را داشته باشم. عزیزان! مراقبه همین است که انسان، فرار کند.

  • بیژن شهرامی

نظرات (۱)

خیر، برکت، خرسندی، سلامت، خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت، توشه شب قدرتان باد.
پاسخ:
با سلام اظهار لطف و محبت حضرتعالی به عرض استاد رسید در حقتان دعای خیر فرمودند.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی